Web Analytics Made Easy - Statcounter

مدتی پس از نامه محسن رضایی، فرمانده کل سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس به رزمندگان و فرماندهان برای گسیل همه امکانات به سمت خرمشهر که پیروزی عظیم و تغییر معادلات جنگ تحمیلی به ایران را در پی داشت، صدام حسین نیز در زمان محاصره سربازان عراقی در خرمشهر توسط رزمندگان ایران، نامه مشابهی زد، اما این نامه تاثیری شبیه به نام فرمانده ایرانی نداشت و سربازان عراقی به سرعت تسلیم شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش «تابناک»؛ در حالی که ارتش ایران در شرایط پس از انقلاب و بحران‌های داخلی و پس از کودتای نافرجام نقاب و از هم گسیختگی سازمانی قرار داشت، ارتش بعث عراق در سال ۱۳۵۹ حمله سراسری خود را با حمایت مالی و مستشاری کشور‌های عربی و غربی به خاک ایران آغاز نمود.

ارتش عراق حداکثر طی سه ماه پیشروی ده‌ها شهر و هزاران روستا و هزاران کیلومتر مربع از خاک ایران را اشغال کرد. اما از نظر نظامی به هیچ یک از اهدافش کامل دست نیافت و در بدترین شرایط تاکتیکی و جغرافیایی با مقاومت دلیرانه ارتش و نیرو‌های مردمی متوقف شد.

این تجاوز و اشغال، ارتش عراق را در یک عمل انجام شده گرفتار کرده بود که راه پس و پیش نداشت و در عین حال ایران در شرایطی قرار گرفته بود که یا باید ذلت شکست و اشغال سرزمین خود را می‌پذیرفت و یا از کیان و شرافت خود پاسداری کند.

محسن رخصت طلب از راویان و ثبت کنندگان برجسته تجربیات دوران دفاع مقدس که در طول دوران دفاع مقدس در کنار فرماندهان ارشد حضور داشت، درباره تغییر مسیر جنگ که به صورت عمده با فتح خرمشهر رخ داد، در روایت خواندنی آورده است: امام خمینی (ره) با درایت مثال زدنی و با پشتوانه ملت غیرتمند ایران گزینه دوم را انتخاب و مردم و نیرو‌های نظامی و ژاندارمری و سپاه پاسداران را به برنامه‌ریزی جهت آزادسازی سرزمین‌های اشغالی و تنبیه متجاوز رهنمون کردند.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان سازمانی نوپا که با ماموریت حفظ دستاورد‌های انقلاب درگیر بحران‌های داخلی بود بخشی از توان خود را وارد جبهه‌های جنگ نمود و در اندک زمانی ضمن کسب مهارت‌های نظامی به سازماندهی واحد‌های رزمی اقدام نمود و با انجام عملیات چریکی و محدود علیه دشمن بعثی علاوه بر به دست آوردن سلاح‌های سنگین و نیمه سنگین، نقاط آسیب پذیر دشمن را شناسایی و برای مقابله با نیرو‌های متجاوز برنامه‌ریزی کرد.

مطابق طراحی‌های مشترک انجام شده توسط فرماندهان ارتش و سپاه پاسداران مجموعه‌ای از عملیات‌ها با نام کربلای یک (شکست محاصره آبادان) تا کربلا دوازده (فتح کربلا) طراحی شد که پس از شکستن حصر آبادان و آزادسازی بستان و آزادسازی سایت در جبهه شوش، آزادسازی خرمشهر چهارمین طرح از مجموعه عملیات دوازده گانه مذکور به اجرا درآمد.

شهر و بندر خرمشهر به عنوان یک هدف استراتژیک برای هر دو طرف جبهه جنگ از بیشترین حساسیت برخودار بود و حکم کلید پیروزی را برای طرفین بازی می‌کرد؛ لذا فرماندهان عراقی همه امکانات خود را برای حفظ آن بسیج کردند و فرماندهان ایران نیز همه توان و نبوغ خود را برای آزادسازی آن به کار گرفتند.

رخصت طلب در ادامه روایت خود یادآور شد: سپاه پاسداران پس از عملیات‌ ثامن الائمه و طریق القدس و فتح المتین با به غنیمت گرفتن هزاران دستگاه خودرو، تانک، نفربر، انواع توپخانه، انواع سلاح‌های ضدهوایی و سلاح‌های سنگین و نیمه سنگین و سازماندهی و گسترش یگان‌های رزمی به سازمانی انقلابی و با تجریه تبدیل شده بود و با نگاهی نو به شیوه‌های رزمی خصوصا رزم در شب و ضربه به نقاط ضعف دشمن توانسته بود، معادلات صحنه نبرد را به نفع ایران تغییر دهد و در همین شرایط به فاصله اندکی پس از عملیات فتح المبین عملیات بیت المقدس را با مشارکت ارتش جمهوری اسلامی ایران طراحی و اجرا نمود.

برای به دست آوردن موفقیت در این عملیات دو تدبیر خاص مد نظر فرماندهان ایران مورد توجه قرار گرفت؛

۱- سرعت در طراحی و اجرای عملیات
۲- تاکتیک ویژه عبور از رودخانه کارون

فاصله بین اتمام عملیات فتح المبین و آغاز عملیات بیت المقدس تنها سی روز بود و به هیچ وجه دشمن تصور نمی‌کرد نیرو‌های ایرانی بتوانند در این مدت زمان محدود وارد عملیات بزرگی شوند و باید قبول کنیم که تصور دشمن صحیح بود و برای طراحی و شناسایی و آماده سازی و سازماندهی هزاران نیروی رزمنده به ماه‌ها زمان نیاز است.

اما با طراحی عملیات‌ دوازده گانه، فرماندهان سپاه پاسداران برای عملیات‌های مذکور تیم‌های شناسایی و برنامه‌ریزی را فعال کرده بودند و همزمان با اجرای یک عملیات، چند عملیات دیگر در حال شناسایی و طراحی بود و این چیزی بود که تصور آن در محاسبات دشمن برای یک سازمان نو پا (سپاه) باور پذیر نبود.

 تشریح عملیات بیت المقدس از زبان امیر حسنی سعدی 

امیر حسنی سعدی از فرماندهان ارشد نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس در جلسه تشریح عملیات بیت المقدس نقل کردند: «اواسط عملیات فتح المبین یک شب پس از اتمام جلسه مشترک با فرماندهان سپاه شهید حسن باقری به من گفت:‌ می‌خواهم جایی بروم شما مایل هستید با من بیایید؟
پرسیدم: کجا برویم؟
پاسخ داد: نپرسید اگر می‌آیید برویم.
امیر حسنی سعدی گفت: قبول کردم و با خودرو ایشان حرکت کردیم و پس از طی مسیر زیادی در منطقه دارخوین و کنار ساحل رودخانه کارون متوقف شدیم.
پرسیدم: این وقت شب اینجا چکار داریم؟
شهید حسن باقری: می‌خواهم جایی را به شما نشان بدهم.

امیر حسنی سعدی گفت: «کنار رودخانه کارون وارد یک سنگر شدیم که تعدادی از نیرو‌های اطلاعات رزمی سپاه در آنجا بودند.

شهید باقری به مسئول آن‌ها گفت: برویم. او آمد و در ساحل رودخانه کارون سوار یک قایق پارویی شدیم و در ساحل دشمن
در غرب رودخانه پیاده شدیم.

در میانه رودخانه به حسن باقری گفتم: کجا می‌روید اینجا منطقه دشمن است.

باقری: نگران نباشید اینجا امن است.

در آن سوی رودخانه یک سنگر کوچک و کوتاه بود داخل آن شدیم و عناصر اطلاعات قرارگاه نصر سپاه روی نقشه آخرین وضعیت دشمن و محل استقرار آن‌ها و شناسایی‌های خود را برای ما تشریح کردند و بعد ما بازگشتیم. من تعجب کردم که فرماندهان سپاه حین عملیات فتح المبین شناسایی عملیات بعدی را انجام داده و تا این حد پیشرفت کرده بودند.»

این راوی برجسته دفاع مقدس در ادامه متذکر شد: یک ماه پس از پایان عملیات فتح المبین، عملیات بیت المقدس آغاز شده است، اما مطابق اسناد و مدارک موجود بخشی از فرماندهان سپاه و گروهی از نیرو‌های اطلاعات از مدت‌ها قبل روی عملیات مذکور کار کرده‌اند و به همین دلیل نتایج آن فعالیت‌ها در به نتیجه رسیدن طراحی عملیات بسیار موثر بوده و یک ماه زمان مورد اشاره فقط برای آماده سازی یگان‌ها و انتقال تجهیزات به منطقه بوده است لذا دشمن نتوانست آمادگی لازم را برای مقابله با هجوم رزمندگان ایران کسب نماید.

این شیوه رفتار فرماندهان سپاه پاسداران، یعنی مخفی نگه داشتن فعالیت‌ها به منظور غافلگیر نمودن دشمن تا پایان جنگ به کررات مورد استفاده قرار گرفت و هر گاه این روش کامل اجرا شد درصد موفقیت رزمندگان در آن عملیات بسیار بالا بود و البته گاهی هم در جبهه خودی عواملی عمدا یا سهواً باعث نشر اطلاعات شدند که تبعات آن را در برخی عملیات‌ها مانند والفجر مقدماتی و کربلا چهار می‌توان مشاهده کرد.

پیاده سازی یک عملیات که هزاران نفر دست اندرکار آماده سازی آن هستند کاری بسیار سنگین و پیچیده است و تجربیات جنگ نشان داد که برای کسب موفقیت در این زمینه نه تنها دشمن بلکه نیرو‌های خودی را نیز باید فریب داد تا اصل تاکتیک و اقدامات واقعی از غیر واقعی برای هیچکس آشکار نشود.

اقدام محسن رضایی برای جذب نیروی رزمنده

به عنوان نمونه آقای محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس برای جذب نیروی رزمنده مورد نیاز عملیات بیت المقدس تلفنگرامی را دقیقا روز آغاز عملیات برای فرماندهان سپاه در سراسر کشور ارسال کرده است.

ایشان در ۱۳۶۱/۲/۱۰ خطاب به فرماندهان سپاه می‌گوید: برادران عزیز، با یاری خدای بزرگ و با اسم مولای متقیان عملیات را شروع کردیم. هم اکنون خرمشهر، این سرزمین حماسه و خون، در انتظار ورود فرزندان دلیر اسلام است. دل‌های ملت برای آزادی خونین شهر می‌تپد و دشمن خدا و رسول خدا در مقابل یورش‌های سربازان قدرتمند اسلام به خواری و ذبونی کشیده شده است.

برای در هم کوبیدن آخرین سنگرهای کفر صدام و آزادسازی خرمشهر عزیز و پادگان حمید لازم است بر شما برادران تمام توان خود را برای اعزام نیروهای سپاه و اعزام مجددی های بسیج به کار بندید و آنها را سازمان یافته با هماهنگی مرکز سریع به جنوب اعزام نمایید و تا حد امکان از امکانات منطقه [استان] برای تجهیز این نیروها استفاده شود. بقیه تجهیزات در جنوب تامین خواهد شد.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
محسن رضایی»

صدور این نامه در این تاریخ نشان دهنده آن است که فرماندهی سپاه با تکیه بر نیروهای موجود در یگان ها و منطقه جنگی عملیات را برنامه‌ریزی کرده و قصد آغاز آن را دارد.

بدیهی است که انجام عملیات با درصد موفقیت بالا اما در جغرافیا و نیروی محدود نسبت به انجام عملیات در جغرافیا و نیروی گسترده و ریسک پیروزی متزلزل برای فرماندهی کل بسیار حائز اهمیت بود و او گزینه اول را انتخاب کرده است و اتفاقا تبعات این انتخاب را می توان در اجرای بخشی از طرح بزرگ عملیات بیت المقدس مشاهده کرد.

محسن رخصت طلب در ادامه این روایت تاکید کرد: مطابق طرح مکتوب قرارگاه مرکز کربلا قرار بود این عملیات پس از رسیدن به مرزهای بین المللی در خاک عراق تا آستانه شهر بصره در ساحل شط العرب ادامه پیدا کند اما به دلیل کمبود نیروی رزمنده به آزادسازی خرمشهر اکتفا می شود و عملیات در خاک عراق از دستور کار خارج می شود.

همان طور که اشاره شد، نکته اساسی در طراحی عملیات علاوه بر سرعت عمل در اجرای آن برای غافلگیر کردن دشمن. ، موضوع تاکتیک عملیات عبور از رودخانه کارون است.

با این تاکتیک دو حرکت بسیار هوشمندانه و پیچیده از سوی فرماندهان ایران علیه دشمن اجرا شد.

انتخاب عملیات دشوار عبور از رودخانه برای ارتش های بزرگ دنیا با امکانات فراوان کاری فوق العاده محسوب می‌شود و علاو بر آن برای ارتش های کلاسیک استفاده از جاده و زمین مسطح امری طبیعی و منتج به پیروزی است و در عملیات بیت المقدس نیز وجود جبهه اهواز و جاده آسفالت اهواز به خرمشهر تاکتیکی بود که مورد نظر اکثریت فرماندهان نیروی زمینی ارتش قرار داشت اما فرماندهان سپاه با توجه به تجربه عملیات های گذشته، پرهیز از نقاط قوت دشمن و حمله به نقاط ضعف آن را تاکتیک موفقی می پنداشتند.

علاوه بر آن با انجام عملیات از جبهه اهواز تا رسیدن به هدف یعنی خونین شهر می بایست علاوه بر جنگ رودررو بیش از صد کیلومتر با دشمن بجنگیم تا به هدف برسیم که این توان در اختیار نیروهای ایرانی قرار نداشت اما از جمله محاسن عبور از رودخانه، نداشتن جبهه مستحکم و حمله به قلب دشمن و امکان توسعه عملیات به پشت، پهلو و راس جبهه دشمن و دستیابی به خرمشهر با حداقل مسافت بود.

این تاکتیک با موفقیت کامل به اجرا درآمد و در مرحله اول جاده آسفالت اهواز به خرمشهر و در مرحله دوم مرز بین المللی و نهایتا در مرحله سوم و چهارم خونین شهر آزاد شد.

اجرای موفقیت آمیز این تاکتیک چنان ضربه هولناکی بر پیکره ارتش عراق و برنامه‌ریزی فرماندهان آن وارد کرد که تا پایان عملیات نتوانستند آن را جبران نمایند و پذیرش شکست و تسلیم تنها راه پیش روی آنها بود. اما دشمن که در گرداب تدابیر فرماندهان ایرانی گرفتار شده بود به تلاش های مذبوحانه و پرخسارت خود ادامه داد که نتیجه آن اسارت حدود پانزده هزار نفر از نیروهایش توسط سپاه اسلام بود. بزرگ‌ترین اشتباه دشمن تصمیم به مقاومت در شهر خرمشهر بود.

در حالی که بیش از پانزده هزار نفر از سربازان و افسران عراقی در خرمشهر بودند و شهر در محاصره نود درجه‌ای رودخانه کارون و اروند رود و رزمندگان اسلام قرار گرفته بود، صدام حسین به عنوان رئیس‌جمهور و فرمانده کل نیروهای مسلح عراق در 1361/3/2 طی نامه ای به فرماندهان و نیروهایش در خرمشهر پیامی را صادر می‌کند.

متن عربی این نامه که در آرشیو مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس نگهداری می‌شود با امضای دفتر قاعد اعظم و فرمانده کل نیروهای مسلح عراق خطاب به فرماندهان و نیروهای مستقر در محمره صادر شده است.

صدام در بخشی از نامه خود که استیصال و درماندگی در آن مشاهده می‌شود و از خرمشهر با عنوان جعلی محمره نام می‌برد می‌گوید:

«فرزندان مردان و زنان دلیر امت عرب، شما بازماندگان نبرد قادسیه هستید.
امروز چشم همه عراق به شماست.
شما مدافعان ناموس و کودکان عراق هستید.
محمره متعلق به عراق است.
محمره بغداد است. محمره کرکوک است. محمره بصره است. محمره حاصل خون سربازان دلیر عراق است.
محمره ناموس شماست. محمره...»

این نامه یک روز قبل از فروپاشی دژهای مستحکم ارتش عراق در حومه خونین شهر صادر می شود و ضمن اعلام آن از رادیو بغداد بصورت تلفنگرام برای فرماندهان ارشد ارتش عراق از جمله سرهنگ زیدان فرمانده نیروهای عراقی مستقر در خونین شهر ارسال می شود.

اما بخت یار آنها نبود و لحظه‌ای بعد سرهنگ زیدان که در حال جابجایی در میان مواضع خودشان بود، روی مین می‌رود و کشته می‌شود. در همین زمان هواپیماهای جنگنده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تنها پل ارتباطی خرمشهر به منطقه ابوالخصیب عراق را که می‌توانست در عقب‌نشینی نیروهای محاصره شده موثر باشد بمباران و منهدم می‌کنند و همزمان با تصرف پل نو توسط یگان‌های قرارگاه فجر و نصر ایران و انسداد تنها جاده ارتباطی نیروهای عراقی در غرب خرمشهر یگانهای قرارگاه فتح نیز از شمال شرق وارد شهر می شوند.

در این لحظه احمد کاظمی فرمانده تیپ 8 نجف اشرف به قرارگاه مرکزی کربلا اعلام می‌کند خرمشهر آزاد شد و نیروهای عراقی فوج فوج در حال تسلیم شدن هستند و ما امکانات لازم برای تخلیه آنها به پشت جبهه را نداریم و به ما کمک کنید.

این پیام برای فرماندهان ارشد قرارگاه کربلا بسیار غیرمنتظره بود، زیرا پیش بینی می‌شد هزاران نیروی عراقی مستقر در خونین شهر مقاومت کنند، لذا سرهنگ صیاد شیرازی، فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش به برادر محسن رضایی می‌گوید: پیام احمد کاظمی باور کردنی نیست؛ من با بالگرد به منطقه می‌روم و به شما گزارش می‌دهم.

لحظاتی پس از پرواز بالگرد حامل فرمانده نیروی زمینی ارتش، ایشان طی تماسی از فراز آسمان با فرمانده وقت سپاه می‌گوید: احمد کاظمی درست گفته است، شهر سقوط کرده و هزاران سرباز عراقی در حالی که پیراهن و پارچه های سفید در دست دارند در حال خروج از خرمشهر هستند و از روی جاده آسفالت به سمت اهواز در حرکتند، هر چه می توانید اتوبوس و خودرو برای انتقال آنها به پشت جبهه ارسال کنید.

و بدین ترتیب در کمتر از 24 ساعت پس از صدور پیام صدام به نیروهایش خرمشهر آزاد شد و حدود پانزده هزار نفر از سربازان و افسران عراقی به اسارت سپاه اسلام درآمدند.

منبع: تابناک

کلیدواژه: انتخابات ترکیه 2023 تالاب هامون علی اکبر احمدیان برنامه هفتم توسعه ناوگروه 86 دهه کرامت دفاع مقدس خونین شهر خرمشهر انتخابات ترکیه 2023 تالاب هامون علی اکبر احمدیان برنامه هفتم توسعه ناوگروه 86 دهه کرامت عملیات فتح المبین عملیات بیت المقدس نیروی زمینی ارتش فرماندهان ایران آزادسازی خرمشهر دوران دفاع مقدس عبور از رودخانه فرماندهان سپاه فرماندهان ارشد امیر حسنی سعدی سپاه پاسداران رودخانه کارون نیروی رزمنده انجام عملیات برنامه ریزی محسن رضایی فرمانده کل خونین شهر عملیات ها ارتش عراق یگان ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۱۷۵۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کار بزرگ شهید شفیع زاده در توپخانه سپاه

با آغاز جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، با یک دسته خمپاره‌انداز که تحت مسئولیت شهید باکری اداره می‌شد به جبهه‌های جنوب شتافت. حسن به همراه تعدادی دیگر از رزمندگان برای حضور در جبهه آبادان با تحمل مشقات چندین روزه از طریق ماهشهر و به وسیله لنج از راه خورموسی خود را به این شهر رساند و در ایستگاه هفت مستقر شد. بعدها با فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر شکستن حصر آبادان، نقش تاریخی خود را در شکستن محاصره آبادان و دفع متجاوزان و اشغالگران بعثی ایفا کرد.

به گزارش ایسنا، توپخانه سپاه در سال دوم جنگ به دنبال پیروزی‌های درخشان در عملیات‌های «فتح‌المبین» و «الی بیت‌المقدس» و به‌ دست‌آمدن حدود ۲۰۰ قبضه توپ غنیمتی از دشمن بعثی، با تلاش افراد خلاق و دوراندیشی چون شهید «حسن تهرانی‌مقدم» و شهید «حسن شفیع‌زاده» بنیان‌گذاری شد. این یگان مراحل رشد و شکل‌گیری خود را در کنار توپخانۀ ارتش در عملیات‌های مشترک ارتش و سپاه، ازجمله رمضان، مسلم‌بن‌عقیل، محرم، والفجرهای مقدماتی، ۱، ۲، ۳ و ۴ طی و از عملیات خیبر تشکیل مرکز تطبیق آتش و هدایت آتش توپخانه را به‌طورمستقل تجربه کرد.

نقش ارتش در آموزش پاسداران سپاهی واحد توپخانه

تأسیس مرکز آموزش توپخانه در اصفهان و بهره‌گیری از برادران پاسداری که دورۀ عالی توپخانه را در دانشکدۀ توپخانه ارتش گذرانده بودند، سبب شد که در فاصلۀ حدود دو ساله‌ی بین عملیات خیبر تا والفجر۸، کادرهای توپخانۀ سپاه در گروه‌های توپخانه و توپخانه‌های لشکری درحال تشکیل، آموزش‌های لازم را ببینند.

اینک به مناسبت سالروز شهادت شهید «حسن شفیع‌زاده» بخش‌هایی از زندگی نامه، ابتکارات و ویژگی‌های اخلاقی این فرمانده شهید را مرور می‌کنیم.

تولد و کودکی

حسن مرداد سال ۱۳۳۶ در شهرستان تبریز متولد شد. پدر مادر او از مقلدان امام (ره) بودند به همین واسطه حسن نیز با ایشان آشنا شد. سادگی، بی‌آلایشی و گذشت او در سنین کودکی زبان‌زد همه بود. در سن ۱۲ سالگی از نعمت پدر محروم شد. چون فرزند ارشد خانواده بود با آن روحیات و مردانگی‌اش عملاً غمخوار مادر فداکار و دلسوز خود شد. با جدیت تمام و احساس مسئولیت، بیشتر از گذشته هم درس می‌خواند و هم به مادرش در اداره امور منزل کمک می‌کرد و از مساعدت به خواهر و برادرانش نیز دریغ نداشت. ضمن اینکه به ورزش، خصوصاً وزنه‌برداری علاقمند بود، در دوران تحصیل، دانش‌آموزی باوقار، محجوب، مؤدب و کوشا بود و همواره سعی می‌کرد تکالیف دینی خود را انجام دهد.

حسن پس از اخذ دیپلم به سربازی رفت و هم‌زمان با اوج‌گیری حرکت توفنده انقلاب اسلامی در سایه رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) با روحانیون معظم در تبعید، همچون شهید «آیت‌الله مدنی» و شهید «آیت‌الله دستغیب » در تماس بود و در داخل پادگان، فعالیت‌های زیادی در راستای راهنمایی نظامیان و خنثی‌کردن تبلیغات حکومت نظامی انجام می‌داد و در همان حال به پخش پیام‌ها و اعلامیه‌های رهبر انقلاب در داخل و خارج پادگان نیز می‌پرداخت.

روزی که مأمورین رژیم، به دستور فرمانده حکومت نظامی، در تبریز قصد هجوم به منزل شهید آیت‌الله مدنی(ره)، جهت دستگیری ایشان داشتند، او به همراه دوستانش نقشه مقابله با مزدوران رژیم را در مراسم عزاداری عاشورای حسینی طراحی کرده بود، که قبل از هر گونه اقدام، ضد اطلاعات از موضوع با خبر شده و آن‌ها را جهت ادامه خدمت سربازی به مرند تبعید می‌کند. ایشان پس از چندی به فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر ترک پادگان‌ها، خدمت سربازی را رها کرد و به سیل خروشان مبارزان امت اسلامی پیوست.

فعالیت‌های دوران انقلاب

او با شور وصف‌ناپذیری در روزهای سرنوشت‌ساز ۲۱ و ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ تلاش می‌کرد و برای به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نبود. هنگامی که در اوج پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی درب پادگان‌ها بر روی مردم باز شد به همراه تعدادی از جوانان و دانشجویان حزب‌الهی تبریز برای جلوگیری از افتادن سلاح‌های بیت‌المال به دست ضد انقلاب، بخشی از سلاح‌ها را جمع‌آوری کردند و گروه مسلحی را جهت دستگیری ضدانقلاب و ساواکی‌ها تشکیل داد.

ورود به سپاه و مقابله باضد انقلاب

شفیع‌زاده بعدها به دنبال تشکیل سپاه، به همراه دیگر برادران، اولین هسته‌های مسلح سپاه را پی‌ریزی کرد و در سمت مسئول عملیات سپاه تبریز در سرکوبی خوانین و اشرار آذربایجان و حزب منحرف «خلق مسلمان» نقش فعال داشت. هنگامی که به همراه «شهید باکری» در سپاه ارومیه انجام وظیفه می‌کرد به‌عنوان مسئول عملیات برای ایجاد امنیت آن منطقه، در درگیری‌های متعدد برای سرکوبی گروه‌های فاسد تلاش شبانه‌روزی کرد و توانست در تشکیلات حزب منحله دموکرات نفوذ کرده و باعث متلاشی شدن آن و دستگیری و اعدام تعداد زیادی از کادرهای آنان شود.

بهترین و پر ثمرترین لحظات حضور در سپاه تبریز، روزهایی بود که در بیت شهید آیت‌الله مدنی(ره) به‌عنوان مسئول تیم حفاظت ایشان انجام وظیفه می‌کرد. در جوار آن عالم عارف بود که غنچه‌های خلوص، صداقت، ایثار و زهد شهید شفیع‌زاده گُل کرد و بعدها در جبهه‌های نبرد نور علیه ظلمت میوه داد.

حضور در جنگ و مسئولیت‌ها

با آغاز جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، با یک دسته خمپاره‌انداز که تحت مسئولیت شهید باکری اداره می‌شد به جبهه‌های جنوب شتافت. حسن به همراه تعدادی دیگر از رزمندگان برای حضور در جبهه آبادان با تحمل مشقات چندین روزه از طریق ماهشهر و به وسیله لنج از راه خورموسی خود را به این شهر رساند و در ایستگاه هفت مستقر شد. بعدها با فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر شکستن حصر آبادان، نقش تاریخی خود را در شکستن محاصره آبادان و دفع متجاوزان و اشغالگران بعثی ایفا کرد.

شهید شفیع‌زاده پس از عملیات «طریق‌القدس» به‌عنوان رئیس ستاد تیپ کربلا که تازه تشکیل شده بود انجام وظیفه کرد و در شکل‌گیری، انسجام و فرماندهی آن نقش اساسی داشت.

در عملیات  «فتح‌المبین» معاون تیپ‌المهدی(عج) بود و خاطره رشادت‌ها و جانفشانی‌های او در اذهان مسئولین جنگ و همرزمانش هرگز از یاد نمی‌رود.

راه‌اندازی فرماندهی توپخانه سپاه

پس از این عملیات، با اندیشه بلندی که داشت و تجربیاتی که کسب کرده بود، متوجه شد با گسترش سازمان رزمی مردمی، برای انجام عملیات بزرگ، نیاز به تشکیلات پشتیبانی آتشی به نام توپخانه می‌باشد. با هم‌فکری تنی چند از فرماندهان، ضمن پی‌ریزی و سازماندهی اولین آتشبارهای توپخانه، مسئولیت هماهنگی پشتیبانی آتش در قرارگاه فتح در عملیات «الی بیت‌المقدس» را به‌عهده گرفت و به خوبی از عهده این وظیفه بزرگ برآمد. او با برخورداری از قدرت ابتکار، خلاقیت و آینده نگری، همیشه طرح‌های دراز مدت که مبتنی بر واقع‌بینی در کارها و برنامه‌ها بود ارائه می‌داد، ضمن آنکه بر مسأله آموزش نیروهای نیز تأکید فراوان داشت.

بعدها با تلاش بی‌وقفه و شبانه‌روزی خود قبضه‌های غنیمتی را در قالب توپخانه‌های لشکری و گردان‌های مستقل توپخانه به سرعت سازماندهی کرد و در «عملیات رمضان»، اکثریت قریب به اتفاق توپ‌ها را علیه دشمن بعثی به‌کار برد و در ادامه، با به‌دست آوردن توپ‌های غنیمتی بیشتر، گروه‌های توپخانه را به استعداد چندین گردان شکل داد. این گروه‌ها بازوهایی قوی برای فرماندهی قوای رزمی و پشتیبانی محکم برای رزمندگان بودند.

در نبردهای خیبر، والفجر ۸، کربلای ۱، کربلای ۴، کربلای ۵ که سپاه پاسداران به لحاظ عملیاتی مسئولیت مستقلی داشت، پشتیبانی آتش کل منطقه عملیات، با رهبری و هدایت ایشان انجام گرفت. اوج هنرنمایی و شکوفایی خلاقیت او در عملیات والفجر ۸ تجلی یافت. آتش پر حجم و متمرکزی که با برتری کامل، علیه دشمن اجرا کرد. به اعتراف فرماندهان اسیر عراقی، در طول جنگ کسی به خود ندیده بود؛ زیرا قسمت اعظم یگان‌های دشمن، قبل از رسیدن به خط مقدم و درگیری با رزمندگان اسلام، منهدم می‌شد.

سردار رحیم صفوی فرمانده وقت کل سپاه در پیامی با اشاره به نقش شفیع زاده گفته است: «سیمای او تجلی اراده و مقاومت و تلاش و پیکارش همواره الهام‌بخش رزمندگان بود. عزیزی که ثمره سخت‌کوشی‌های او در جبهه‌ها همیشه مشهود بود. با تقویت آتش سنگین پیکارگران جبهه نور، که صف دشمنان را از هم می‌گسست، رؤیای خام قادسیه را به کابوسی وحشتناک بدل می‌ساخت، اوج قدرت آتش توپخانه را جهانیان در نبردهای والفجر ۸ و کربلای ۵ وکربلای۸ به چشم دیدند و زبان به اعتراف آن گشودند، آن‌جا که شهید عزیز ما و همرزمانش با آتش سهمگین، لشکریان دشمن را مضمحل و ضایعات جبران‌ناپذیری بر خصم زبون وارد نمودند. »

شفیع‌زاده ضمن شرکت در تمامی صحنه‌های عملیاتی، مسئولیت فرماندهی توپخانه و طرح‌ریزی و هدایت آتش پشتیبانی را در قرارگاه‌های مختلف را به‌عهده داشت و آخرین مسئولیت او فرماندهی توپخانه نیروی زمینی سپاه و قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) بود.

ویژگی‌های اخلاقی

شفیع‌زاده فردی صبور، متواضع، گشاده‌رو و بشاش بود. در تمام امور، ایثار و گذشت بسیاری از خود نشان‌می‌داد و در هر کاری که پیش‌می‌آمد ابتدا خود پیش‌دقم می‌شد. زمان عملیات و در زمانی که آتش دشمن در خط مقدم شدت پیدا می‌کرد، در خط اول حضور می‌یافت و آخرین وضعیت منطقه را برای برنامه‌ریزی صحیح و هدایت دقیق آتش، بررسی می‌کرد. در تصمیم گیری‌ها از نظرات دیگران سود می‌جست و در برخوردها و قضاوت عدالت را رعایت می‌کرد. در روابط اجتماعی، با دیگران رفتاری پخته و پسندیده داشت و در هر محیطی که حضور پیدا می‌کرد همگان را تحت‌تأثیر قرار می داد.

این فرمانده در انجام واجبات و ترک محرمات کوشا بود. به مستحبات اهمیت می‌داد. اهل نماز شب بود. کم سخن می‌گفت و با کردارش دیگران را به عمل صالح دعوت می‌کرد. از تشریفات و تجملات به شدت دوری می‌جست و سادگی و بی‌آلایشی را مشی خود قرار داده بود. در ایام پیروزی انقلاب اسلامی شب و روز نمی‌شناخت و بعد از آن، در طول جنگ تحمیلی، مخلصانه انجام وظیفه می‌کرد و هرگز راحت در بستر نخفت.

برادر این فرمانده نقل می‌کند: «دوبار او را در جبهه دیدم. بار اول زمانی بود که برای دیدنش به پادگان شهید حبیب اللهی اهواز رفتم و سراغ او را گرفتم. دوستانش خندیدند و گفتند اگر او را پیدا کردی سلام ما را هم به او برسان. مرتبه دوم در قرارگاه کربلا بدون هیچ‌گونه تکلفی در کنار سایر نیروها در آن گرمای سوزان جنوب در سنگر خفته بود، در حالی که روزنامه رویش انداخته بود. می‌گفتند شب نخوابیده و خیلی خسته است. او مدام در حال سرکشی از یگان‌ها و هماهنگی آتش پشتیبانی رزمندگان اسلام در جبهه‌های جنگ بود و معتقد بود هر چه قبل از عملیات تلاش کند به اذن الهی تضمینی برای موفقیت لشکریان جبهه حق خواهد بود. »

نحوه شهادت

حسن شفیع‌زاده روز هشتم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۶ در منطقه عملیاتی «کربلای۱۰» در شمال‌غرب(منطقه عمومی ماووت) درحالی که عازم خط مقدم جبهه بود، خودروی وی مورد اصابت گلوله توپ دشمن قرا گرفت و به شهادت رسید.

فرازی از وصیت‌نامه شهید شفیع‌زاده

خدایا من به جبهه نبرد حق علیه باطل آمده‌ام تا جان خود را بفروشم. امیدوارم خریدار جان من تو باشی، نه کسی دیگر.

...دلم می‌خواهد که در آخرین لحظه‌های زندگیم، بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو باشد، نه راه دیگر.

...سلام بر امت شهیدپرور و نمونه که با حضور همیشگی خود در همه صحنه‌های حق علیه همیشگی خود در همه صحنه‌های حق علیه باطل، اسلام و امام را یاری کرده و قدرت نفس کشیدن و خواب راحت را از دشمن سلب کرده است.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • جلب اعتماد نیروی کار منجر به رشد بهره‌وری می‌شود
  • حماسه‌سازی رزمندگان باعث ناکامی دشمن در جنگ تحمیلی شد
  • عملیات بیت المقدس نقطه عطف دفاع مقدس است
  • آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟
  • خبرنگاران جنگ ترکیبی دشمن را با جهاد تبیین روشنگری کنند
  • کار بزرگ شهید شفیع زاده در توپخانه سپاه
  • محسن رضایی: غرب دست از حماقت بردارد
  • شناخت دشمن نیاز به تقویت بصیرت انقلابی دارد
  • مسؤولان پیگیر رفع بیکاری و مشکلات معیشتی مردم باشند
  • 200 روز جنگ اسرائیل در غزه ؛ جهان شکست خورد